loading...
اشک خان
اشکان ارشادی بازدید : 7 یکشنبه 23 شهریور 1399 نظرات (0)

 

 

ارشادی هستم از کرمانشاه 

 

 

 

زبان و فلسفه زبان بحثی کبیرست. برخی تمام زبانهای بشر را از یک ریشه می دانند و این مورد در حکایات دینی نیز اشاره شده‌است. از لحاظ لحن و لغت شناسی و بخصوص آوا ، واج و هجا ، زبانها قابل بررسی در یک ریشه هستند ولی این کار سخت و دشواریست که زبان‌های بشری را در یک التقا و یک منشأ بررسی کرد. برخی از محققین تا حدودی موفق بوده‌اند. برخی هم این عقیده را نداشته ولی زبان‌های خویشاوند را مشتق شده از یکدیگر می دانند. مثلا : همهٔ زبان‌های ترکی ، از ترکی اولیه مشتق شده‌اند. و حتی در گروه بزرگتر ، ژاپنی و مغولی نیز از همین گروه جدا گشته است. و یا کُردی و فارسی و هندی و زبانهای اروپایی مانند ژرمنی ، یک ریشه بوده‌اند و با فواصل ایجاد شده و مهاجرت ها بدلایل مختلف و پذیرش دیگر اقوام میان خود ، زبانی متفاوت پیدا کرده‌اند. و یا با پذیرش دین لغات زیادی از زبان دین را کسب کرده‌اند. 

 

دو زبان فارسی دری و ترکی در تمام لهجاتشان ، لغات زیادی از عربی را کسب کرده‌اند. ترکان شرق اکثر کلمات را با تلفظ خود پذیرش کرده اند و به اصطلاح لغات را ترکیزه کرده‌اند. ولی فارسی اکثر لغات عربی را به همان حالت پذیرفته است معهذا در تلفظ مصوتها ، تفاوتی حاصل گشته است و یا لغات عربی را در معنایی نزدیک و یا متفاوت پذیرفته است. برخی لغات و مصادر را به اصلاح بصورت جعلی پذیرفته است و یا کلمات فارسی را با انواع نشانه و علامات عربی ترکیب کرده‌است. 

 

خود عربی نیز ، که سالیان دراز تحت حکومت و یا در جوار حکومت ساسانیان با زبان پهلوی بوده ، کلمات بیشماری را اخذ کرده‌است ولی چون دایره و دستگاه معرب دارند آنرا عربیزه پذیرش کرده‌اند. برای شناخت این لغات باید تبادیل و معربات و محرفات و علم عروض و علم صرف و بخصوص علم نحو و حتی علم تجوید را دانست. 

 

اگر تاریخ زبانی اعراب را بخوانید با موارد و نکته‌های جالبی مواجه می شوید. مثلا : زبان عربی حیره با احتیاط جمع شد چون بیم آن می رفت که حیره ، لغات فارسی پهلوی زیادی را در زبان خود داشته باشد. 

 

زبان عرب با نزول قرآن تثبیت شد ولی در نوشتار نواقصی داشت تا اینکه سیبویه و دیگر ایرانیان مصوتها و اوزان را ارائه کردند. خط کوفی و الفبای نزدیک به پهلوی-عرب را ارائه کردند. خط کوفی از خطوط ممتاز است. این خط پایه‌های بعدی الفبایی فارسی ، کردی ، اویغوری یا بهتر بگوییم ترکی را تشکیل داد. 

 

ترکان در مغولستان از الفبایی منحصر بفرد استفاده می کردند که حاصل هوش اقوام سغدی و اویغور بود. این الفبا بعدا پایهٔ اصلی الفبای لاتین و انگلیسی گشت. اینکه این الفبا دقیقا از خود ترکان بوده یا نه؟ مورد بحث است ولی ترکان در کتیبه های موسوم به « اورخون » از آن استفاده کرده‌اند. متن این کتیبه ها ترکی زمان گوک ترکان است. 

 

ترکان خزری که احتمالا از ترکان اویغور بودند. از خط عبری استفاده می کردند و از زبانشان تنها یک فعل باقی مانده‌است. اوخویورم تنها کلمه باقی مانده است. 

 

این فعل امروزه نیز بکار می رود و به معنی می خوانم است. ماضی استمراری است و از مصدر اخودماخ. اگر اشتباه نکنم این مصدر را در ترکیه اکومک یا اکوماق گویند. لفظ اویغوری امروزین آنرا در آینده خواهم نوشت. 

 

زبان را برخی فقط یک قرارداد دانسته اند که میان افراد مختلف یک جامعه قرار می شود. مثلا : زبان فارسی ، قرارداد رسمی و فی مابین ما در ایران است تا ترک و کرد و گیل و بلوچ و عرب و... از این طریق ارتباط برقرار کنند. پس راه برقراری گفتاری میان ما این قرارداد است و برای اینکه مشکلی پیش نیاید و اسناد نیز نوشته شوند بصورت رسمی ، رسمیت قانونی نیز می گیرد و در قانون اساسی ثبت می شود. 

 

 

 

طبق قانون چنین است :

 

فصل دوم ‎: زبان، خط، تاریخ و پرچم رسمی کشور

 

اصل‏ پانزدهم: ‎‎‎‎‎زبان‏ و خط رسمی‏ و مشترک‏ مردم‏ ایران‏ فارسی‏ است‏. اسناد و مکاتبات‏ و متون‏ رسمی‏ و کتب‏ درسی‏ باید با این‏ زبان‏ و خط باشد ولی‏ استفاده‏ از زبانهای‏ محلی‏ و قومی‏ در مطبوعات‏ و رسانه‏ های‏ گروهی‏ و تدریس‏ ادبیات‏ آنها در مدارس‏، در کنار زبان‏ فارسی‏ آزاد است‏.

 

 

 

اصل شانزدهم: از آنجا که‏ زبان‏ قرآن‏ و علوم‏ و معارف‏ اسلامی‏ عربی‏ است‏ و ادبیات‏ فارسی‏ کاملا با آن‏ آمیخته‏ است‏ این‏ زبان‏ باید پس‏ از دوره‏ ابتدایی‏ تا پایان‏ دوره‏ متوسطه‏ در همه‏ کلاسها و در همه‏ رشته‏ ها تدریس‏ شود.

 

 

 

اصل هفدهم: مبدأ تاریخ‏ رسمی‏ کشور هجرت‏ پیامبر اسلام‏ ( صلی‏ الله‏ علیه‏ و آله‏ و سلم‏ ) است‏ و تاریخ‏ هجری‏ شمسی‏ و هجری‏ قمری‏ هر دو معتبر است‏، اما مبنای‏ کار ادارات‏ دولتی‏ هجری‏ شمسی‏ است‏. تعطیل‏ رسمی‏ هفتگی‏ روز جمعه‏ است‏.

 

 

 

اصل‏ هجدهم: پرچم‏ رسمی‏ ایران‏ به‏ رنگهای‏ سبز و سفید و سرخ‏ با علامت‏ مخصوص‏ جمهوری‏ اسلامی‏ و شعار "الله‏ اکبر" است‏.

 

 

 

زبان وسیله هست. 

 

برخی نیز زبان را تنها وسیله ای برای ارتباط دانسته‌اند.

 

 

 

زبان و دایره کلام و آموزش و ترویج 

 

در کنار این مطالب ، برخی زبان را برای ترویج و آموزش ، ارج می نهند و معتقدند که زبانی که بیشترین مکتوبات را داشته و غنی است از همه مناسبتر است. مثلا امروزه انگلیسی مورد توجه قرار گرفته‌است و برخی از کشورهای جهان بر روی آموزش انگلیسی و حتی رسمیت دادن آن می کوشند. کشور پاکستان و هندوستان روی همین طرز تفکر زبان رسمی کشورشان انگلیسی هست. 

 

برخی زبان کلاسیک را توصیه می کنند که فارسی هم در آن قرار دارد. 

 

 

 

زبان کلاسیک 

 

در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبان‌شناسان اروپایی در برلین، زبان‌های یونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبان‌های کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایهٔ تعریف، زبانی کلاسیک به‌شمار می‌آید که یکم، باستانی باشد، دوم، ادبیات غنی داشته باشد و سوم در آخرین هزارهٔ عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد

 

 

 

برخی زبانهای دارای حماسه و ادبیات شعری و ادبیات علمی و فرهنگ واژگانی و دایره‌المعارف را زبانی مناسب می دانند. برخی نیز گسترش یک زبان در محیط جغرافیایی را ملاک قرار می دهند.

 

زبان عربی مثال خوبیست. 

 

فارسی در ایران ، افغانستان و تاجیکستان با وسعت  حدود  2500000 کیلومتر مربع ، تقریبا وسعت قابل توجهی دارد. اگر تاجیکان ازبکستان و چین نیز حساب آیند وسعت بیشتری می شود. 

 

قلمروی زبان فارسی ، روزگاری توسط اقوام آسیای میانه و ایرانیان در هندوستان ، قسمتهایی از چین ، کل آسیای میانه و ایران و قفقاز و حتی عثمانی تا حدودی از آفریقا ، گسترش و استعمال زیادی داشت. اولین اقدام فارسی و پیشرفت آن همزمان با گسترش ترکی بود. در ترکیه ، بجز سلجوقیان که هر دو زبان را داشتند ، مولانا نقش بسزایی داشت ولی با کدورت میان صفوی- عثمانی ، صفوی- ازبک و استعمار انگلیسی ها و تجاوز روس ها ، فارسی موقعیت ممتاز خود را از دست داد. 

 

 

 

این قسمت را با تأمل بخوانید. 

 

از دکتر محمد جعفر یاحقی ، انتخاب کردم. 

 

 

 

حوزهٔ گسترش زبان فارسی - که روزگاری از  مدیترانه تا سند و از بین النّهرین تا ماوراء سیحون امتداد می یافت- در گذشته های تاریخی تدریجاً محدود شد. و ابتدا قلمروی آسیای صغیر خود را از دست داد و با روی کار آمدن صفویان یا اندکی پیش از آن ، بر اثر کشمکش‌های سیاسی و مذهبی بخش‌های آسیای مرکزی آن جدا شد. استعمار انگلیس هم اندکی بعد ارتباط زبان فارسی شبه قارّه هند را با پارسی ایران قطع کرد. بیشتر از دو سده پیش ، بخش‌های گسترده‌ای از قلمروی این زبان در قالب افغانستان به گونه ای دیگر ، عرصه تاخت و تاز استعمار قرار گرفت. بعدها که سرزمین کوچک تاجیکستان پدید آمد ، زبان پارسی رایج در آن نواحی به نام تاجیکی احراز هویت کرد. چنان که پارسی افغانستان هم « دری » نامیده شد. تنها زبان رایج در قلمرو جغرافیایی ایران ، همچنان فارسی باقی ماند و به حیات تکاملی خویش ادامه می دهد. 

 

 

 

توجه کنید که امروزه بجای لهجه مشترک ، در ایران لهجه ای بسیار خودمانی که تهرانی خوانده می شود برعکس افغانستان و تاجیکستان باب شده و احتمال فاصله و در نهایت جدایی را ایجاد می‌کند. این لهجه حتی زبانهای دیگر را نیز میان تهی می کند و نه تنها فارسی ، بلکه همه زبانهای داخل ایران آسیب می بینند. 

 

همچنین با وضعیتی که از پانصد سال پیش حکم فرما شد بطور کامل خط بطلانی بر زبان فارسی در چین کشید که بعدا شرح کاملی از آن می نویسم. 

 

زبان مجموعه ای از اشارات و علامات برای انتقال حالات و اخبار و احواس و احوال و.... است. 

 

سه الگو دارد : 

 

زبان گفتاری 

زبان نوشتاری 

زبان اشاره 

برای درک بهتر زبانشناسی باید تعریف لهجه و گویش را نیز بدانیم و همچنین به نوع زبان اعم از التصاقی ، پیوندی و تحلیلی واقف باشیم. 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 15
  • بازدید سال : 56
  • بازدید کلی : 592